جکستان و اسستان در خنده بازار

جک های فلسفی، مذهبی خفن و خند دار و مذهبی

جکستان و اسستان در خنده بازار

جک های فلسفی، مذهبی خفن و خند دار و مذهبی

پ نه پ اسفند 90

پ نه پ اسفند 90

به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟

پَ نه پَ ، تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....

دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!

پَ نه پَ بقیشو رو فرش بنویس !

با دوستم رفتیم بام تهران ... یه یارو تو بانجی جامپینگ داشت بالا پایین میرفت ...

دوستم میگه اگه این کش پاره بشه می خوره زمین داغون می شه؟

پَ نه پَ ، می خوره زمین هوا میره نمی دونی تا کجا میره ...

رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟

می گه می خوای غذا درست کنی؟

پَ نه پَ  ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!!

رفتم دندونپزشکی به دکتره میگم آقای دکتر این دندون عقلم کج دراومده ... اومدم حسابشو برسی!

دکتره میگه یعنی میگی بکشمش؟!

پَ نه پَ  ، گفتم دکتری  ، یکم نصیحتش کنی بلکه به راه راست هدایت شه!!!!

رفتم در خونه رفیقم ...

از پشت آیفون میگه ... تنهایی؟

پَ نه پَ  ، خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسلیم کنی ...

خمیازه کشیدم ...داداشم میگه خوابت میاد ؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دهنمو باز کردم یادم نمیاد چی میخواستم بگم

مهمون اومده خونمون مرغ عشق هامو دیده رو لوستر میگه : مرغ عشقن اینا ؟؟؟ گفتم پـــ‌ نه پـــ ، گونه نادری از میمون های بالدارن که فقط در شمال خونه ما رو لوستر زیست میکنن ...

دارم با یه یارو تو خیابون دعوا میکنم ، طرف از شدت عصبانییت یهو سکته کرد ، دوستم میگه سکته کرد؟ پَ نه پَ دکمه pause رو زدم که روی این صحنه بمونه پلیس بیاد به عنوان مدرک نشونش بدم
دارم سبزی خورد می کنم ... دستم بریده ... میگم مامان چسب داری؟پَــــ نَ پَـــــ 6
میگه دستتو بریدی؟!
پَـــ نَ پَــــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد